×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

تنهاترين ها

اينجا دلي براي خودش حرف ميزند

× !-- begin of gohardasht.com profile every where source code-- language=java src=http://www.gohardasht.com/[email protected]&th=4.png/ !-- end of gohardasht.com profile evry where source code --
×

آدرس وبلاگ من

tanhatarinha.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/[email protected]

به ياد تو

دیروز به یاد تو آن عشق دل انگیز   بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم  

 


در آینه بر صورت خود خیره شدم باز   بند از سر گیسویم آهسته گشودم  

 


عطر آوردم بر سر سینه فشاندم   چشمانم را ناز کنان سرمه کشاندم  

 


افشان کردم زلف را بر سر شانه   در کنج لبم خالی آهسته نشاندم  

 


گفتم به خود آنگاه صدافسوس که او نیست   تا مات شود زین همه افسونگری ناز  

 


چون پیرهن سبز ببیند به تن من   با خنده بگوید که چه زیبا شده ای باز  

 


اونیست که در مردمک چشم سیاهم   تا خیره شود عکس رخ خویش ببیند  

 


این گیسوی افشان به چه کار آیدم   امشب کو پنجه ی او تا که در آن خانه

 


گزیند   اونیست که بوید چو در آغوش من افتد    دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را  

 


ای آینه مردم من از این حسرت و اندوه   اونیست که بر سینه فشارد بدنم را  

 


من خیره به آیینه و او گوش به من داشت    گفتم که چه سان حل کنی این مشکل

 


ما را   بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش   ای زن چه بگویم که شکستی


دل مارا  


 

پنجشنبه 4 آذر 1389 - 9:48:17 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://www.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 4 آذر 1389   9:55:16 PM